نوآوری باز چیست و چگونه به حل مشکلات صنایع کمک می کند؟
مفهوم نوآوری باز چگونه شکل گرفت؟
نوآوری تا پیش از قرن ۲۱ مفهومی واحد بود که به تحقق ایده های خلاقانه در قالب محصول یا خدمت، عموما همراه با ارزشافزوده، اطلاق میشد، اما با فراهم آمدن امکان تحصیل و گستردهتر شدن مرزهای دانش تا بینهایت، دیگر این شکل از نوآوری ( که بعدها نوآوری بسته خوانده شد) کارایی چندانی نداشت. از مهمترین کاستیهای موجود در این نوع از نوآوری، از بین رفتن انحصار دانشی مراکز تحقیق و توسعه شرکتهای بزرگ بود که با افزایش دانشآموختگان تحصیلات آکادمیک و در نتیجه افزایش منابع دانشی در دسترس، ایجاد شد. گسترش دانش، پیامدهای دیگری هم برای شرکتهای بزرگ به همراه داشت از جمله این موارد میتوان به افزایش مستمر دانش مشتریان و تأمینکنندگان، توسعه سرمایهگذاری مخاطرهپذیر و شکلگیری کسبکارهای کوچک اشاره داشت که از یک سو رقبای تازهنفس و به شدت خلاق را وارد میدان کردند و از سوی دیگر فرصتهای کاری جدیدی را پیش روی نیروی کار ماهر قرار دادند.
در اینجا بود که کمکم فاصلهای میان متولیان قدیمی تحقیق و پژوهش یعنی شرکتهای بزرگ و متولیان جدید این امر یعنی دانشگاهها پدید آمد و مشکلات متعددی را پیش روی صاحبان صنایع و در مقیاس بزرگتر، دولتها قرار داد. صنایع بزرگ و اغلب مادر، بهرهوری بهینه خود را به سبب عدم اتکا به علم روز، به تدریج از دست میدادند و چشمانداز اقتصاد ملتها را به سمت تاریکی میبردند. این مسأله قطعا با همکاری مشترک دانشگاه و صنعت قابل حل بود اما چگونه؟
نوآوری باز چیست؟
در راستای ارائه راهکاری جهت رفع شکاف میان دانشگاه و صنعت بود که مفهوم نوآوری باز از سال ۲۰۰۳ به ادبیات کسبوکار جهان راه یافت. این مفهوم توسط پروفسور هنری ویلیام چسبرو، تئوریسین سازمانی و استاد دانشگاه برکلی، در مقابل مفهوم نوآوری بسته مطرح شد. در تعریف چسبرو « نوآوری باز، استفاده هدفمند از جریانهای دانش درونی و بیرونی سازمان به جهت شتابدهی به نوآوری داخلی و توسعه بازار در راستای خلق یا باز توزیع ارزش است.»
بنابراین میتوان گفت که نوآوری باز چیزی فراتر از همکاریهایی است که اغلب سازمانها از طریق پلتفرمها با یکدیگر دارند.
مدل کسبوکار چه نقشی در الگوریتم نوآوری باز، بازی میکند؟
مدل یا بوم کسبوکار به عنوان نقشه راه یک کسبوکار در خلق ارزش، مختصات بهکارگیری نوآوری باز در مجموعه را تعیین مینماید. به بیان سادهتر، اینکه چه فناوریهایی به خارج از شرکت راه یابند و چه ایدههایی به داخل مجموعه هدایت شوند، برگرفته از این مدل است.
وجوه تمایز نوآوری باز از نوآوری بسته چیست؟
وجوه تمایز یا به عبارت دیگر مزایای نوآوری باز نسبت به نوآوری بسته را می توان در ۹ بند مطرح نمود:
۱- کاهش هزینههای سازمان بهویژه در بخش تحقیقو توسعه ( R&D)
۲- کاهش زمان ورود محصول یا خدمت به چرخه فروش
۳- افزایش مزیت رقابتی مجموعه در میان همصنفان خود
۴- ایجاد جریانهای درآمدی جدید برای سازمان ( گستردهتر کردن سبد محصولات یا خدمات شرکت)
۵- بهبود جریان بهرهوری توسعهی پتانسیلهای مجموعه
۶- افزایش دقت در روند تحقیقات بازار و انتخاب هدفمند مشتریان
۷- همافزایی مؤثر بین نوآوران داخلی و خارجی
۸- شکلدهی هدفمند ظرفیتهای بازاریابی شبکهای
۹- بهرهمندی از مشارکت مشتریان در فرایند توسعه
نوآوری باز، با چه رویکردهایی به کار گرفته میشود؟
نوآوری باز با چهار رویکرد ذیل به خلق یا بازتوزیع ارزش در سازمانها میپردازد:
۱- رویکرد درون به بیرون:
در این رویکرد سازمان در راستای تجاریسازی هدفمند و توسعه ایدههای داخلی خود، آنها را به طرق مختلف از جمله افشای انتخابی یک محصول یا خدمت، به روزنامهنگاران و منتقدان و یا فروش انتخابی آنها به تعدادی از مشتریان، اقدام به دریافت بازخورد مینماید.
۲- رویکرد بیرون به درون:
رویکرد بیرون به درون به جذب ایدههای خارج از سازمان تأکید دارد. در این راستا سازمان باید نسبت به اطلاعات و فناوریهای روز حوزه کاری خود آگاه باشد تا بتواند در زمان درست ایدههای کاربردی و مناسب بیرونی را شناسایی، انتخاب، جذب و درونی نماید. قراردادهای خرید دانش فنی از جمله نمونههای این رویکرد به شمار میرود.
۳- رویکرد پیوند:
رویکرد پیوند به همکاری مشترک بین سازمانها در راستای توسعه مشترک و تجاریسازی محصولات، خدمات و نوآوریهای فناورانه میپردازد. همکاریهای تحقیقاتی بین شرکتها و دانشگاهها، سرمایهگذاریهای مشترک و استراتژیک سازمانها برای استفاده از منابع و متخصصان یکدیگر، همآفرینیهای مشترک سازمانها با مشتریان خود در راستای توسعه راهحلهای بهینه از جمله نمونههای نوآوری با رویکرد پیوند هستند.
۴- رویکرد شبکهسازی اشتراکی:
در این رویکرد، شبکههای اشتراکی شخصی یا سازمانی در جهت مقابله با چالشهای پیچیده و شکلدهی به نوآوری، یافتههای خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. از نمونههای این رویکرد میتوان به اکوسیستمهای نوآوری اشاره داشت.
استفاده از نوآوری باز چه معایبی دارد؟
نوآوریباز مانند هر مفهوم دیگری، در کنار مزایا، معایبی هم دارد. افشای اطلاعات، دانش فنی، مزایای رقابتی و نقاط قوت سازمان و همچنین جابهجایی نیروی کار ماهر از ریسکهای اجتنابناپذیر نوآوریباز است. برای جلوگیری از این موارد شاید تنها و بهترین راهحل، تحقیق و بررسی تمامی جوانب با دقت و ظرافت بسیار، پیش از هرگونه اقدامی است.
ناسا چگونه نوآوری باز را در سیستم کاری مجموعه خود اعمال کرده است؟
ناسا یکی از موفقترین نمونههای بهکارگیری نوآوری باز در جهان است. ناسا توسط آزمایشگاه خود، چالشها و مسائل پیچیدهای را که با آنها درگیر است در قالب مسابقاتی با متفکران، متخصصان و ایدهپردازان حوزه کاری خود در سراسر جهان به اشتراک میگذارد.
این سازمان همچنین در اقدامی دیگر کاتالوگی از پتنتهای خود را منتشر کرده و آن ها را برای تجاری سازی در دسترس شرکای خود قرار داده است.
تکنوبروکرها (کارگزاران فناوری) چه نقشی در تحقق مفهوم نوآوری باز دارند؟
در فرایند اجرایی نوآوری باز، شناسایی بهترین تکنولوژیهای روز و توانمندترین متخصصان جهت برقراری ارتباطی سازنده از اهمیت ویژهای برخوردار است. تکنوبروکرها درست از همین نقطه به میدان میآیند. آنها به سبب ارتباطات کاری خود با مراکز تکنولوژی از قبیل پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد و نوآوری، به طور تخصصی و بنیادین از مهارتها و دستاوردهای واحدهای فناوری مطلع هستند. این اطلاعات به صورت مدون در بانکهای اطلاعاتی تکنوبروکرها وجود دارد، به همین دلیل آنها در کمترین زمان ممکن میتوانند به صاحبان صنایع و شرکتها بهترین پیشنهادهای مرتبط را ارائه دهند، در جلسات مقتضی کنار سازمانها قرار گیرند و در تمامی مراحل انتخاب فناور، عقد قرارداد و اجرای صحیح مفاد قرارداد، نظارت داشته باشند و در صورت لزوم به سازمانها مشاوره دهند.